زن : حاجی تو دیگه چرا ، مگه تو نبودی که سال 57 به رب و رسول قسم میخوردی که عکسشو تو ماه دیدی . حالا جا نماز آب میکشی .
حاجی : کاش پاهام شکسته بود و اون لعنتی رو نمی دیدم . من چه میدونستم که دلار 7 تومنی میشه 5000 تومن .
زن : خوبه خوبه ، نفوس بد نزن خوبیت نداره از اولاد معصومانه، یهو دیدی که یه بلا سرمون اومد .
حاجی : ما رو باش که خیال میکردیم اون گور به گور شده به ما خونه و نفت و گاز مجانی میده . حالا ما رو تا ناف فرو کرده و خودش تو جهنم دم میجونبونه و رقص بابا کرم میکنه .
زن : خب بگو چی شده که اینقد حرص میخوری و به این و اون لگد میزنی ، پاشو کنار ایوون یک قلیونی چاق کن تا حال و احوالت یه خورده جا بیاد بعدش الله کریمه
حاجی : امروز کلب علی همون میرزا بنویس آیت الله ... منو دید و گفت که ورق رسید و تومان برا پرداخت خمس و زکات طبق فتوای مراجع تقلید قبول نمی کنم و الا و بالله فقط دلار دلار دلار باید بدیم .
گفتم آخه مرد حسابی ، این پول مملکت اسلامی بقول اون جون مرگ شده سید محمود برکت داره ، برکت ، آخه مال امام زمانه . تا اینو گفتم تو حرفم پرید و گفت ، این روزا حتی زنای جنده تحت طاووس هم دلار میخوان ، این پولا حتی قد و اندازه پهن و پشکل هم ارزش نداره .
زن : زبونم لال ، چشمم روشن ، این زنای تخت طاووس دیگه کی باشن ، نکنه توهم بله با اونا سر و سری داری ، حالا می فهمم که چرا شبا فلنگو میبندی و با اون ماشین تی تیش مامانی هری میزنی بیرون . زن همسایه گفته بود که باید یه کاسه ای توی نیم کاسه باشه که این حاجی شبای جمعه دیگه با تو نزدیکی نمی کنه .
حاجی : به من چرا گیر میدی اینو اون جن گیر که حسابدار مرجع تقلیده گفته . تومن قبول نمی کنه دیگه .
زن : ( از جیبش یک دارویی بیرون می آورد ) حرفمو عوض نکن ، آب زیر کاه ، اینو از جیب شلوارت دیشب پیدا کردم .
حاجی : زنیکه بی حیا و بی چشم و رو ، پس این تویی که پولامو نصف شب از کیفم خالی میکنی ، منو بگو شاگرد مغازه رو لت و پار کردم و فک کردم که اون ولد زنا جیبامو خالی میکنه .
زن : تا کی حاجی طبل زیر گلیم میزنی ، ببین تو این کرمی که از تو جیبت پیدا کردم چی نوشته : کرم 2 عددی کینک سایز پاور حجم دهنده آلت ، افزایش درازی و کلفتی آلت تناسلی با ایجاد تاخیر در نعوظ ، معجزه قرن بیست و یکم که ناممکن ها را ممکن میکند و خوشبختی را به شما باز می آورد .
حاجی : من مرد خانواده ام ضعیفه ، فضولی موقوف ، مگه ائمه بزرگوار هر کدومشون اونهمه زن نداشتن . ... طلاقت میدما ، اونوقت باید بری مث بقیه غازتو بچرونی . داشتم میگفتم ، دلار میخوان دلار . جون که نیس آدم راحت خرجش کنه ، پوله بی زبونه پول .
زن : مگه تو صدر اسلام هم دلار بود که اونا هی دلار دلار میکنن . گمونم اشتباه شنیدی ، یه پیامک بزن و دوباره ازش بپرس .
حاجی : همه رو برق میگیره ما رو چراغ نفتی ، کجای کاری زن ، تو پیامک دلار فیلتر شده . میگن برای عمود خیمه نظام خطر داره ، خدای نکرده یهو ، استغفرالله دوباره داره چفت دهنمو وا میکنه .
زن : از بس جاده خاکی رفتیم ، حواسمون از قضیه اصلی پرت شد ، میخواسی از فروش زمینامون حرف بزنی .
حاجی : درسته ، اون زنیکه جنده فاطی دعانویس ، یهو خوابنما شده و گفته که تو زمینای من یک امامزاده دفن شده ، بعدش رفته با چن آخوند کت و کلفت و یال و کوپال دار در میون گذاشته و بعد از گاو بندی ، تموم دار و ندارمو به ثمن بخس بالا کشیدن .
زن : الهی تو رو شکر ، عاقبت بخیر شدیم ، تو زمینای ما فرزندان امامان معصوم دفن شده ، چه صوابی بالاتر از این ، جواب نکیر و منکر و رد شدن از پل صراط حل شد . من که بهت گفته بودم که چن شب پیش یه شیی نورانی از فراز خونه مون رد شد ، تو هم از این گوش شنیدی و از اون گوش رد کردی . الهی صد هزار مرتبه تو رو شکر ، یه بارگاه امامزاده تو زمینای ما ، من که تمام هستی و دار و ندارمو به خاک پاش که سرمه چشم ممه میزارم .
حاجی : ضعیفه ، مگه خل شدی ، زمینام تو گرونترین منطقه شهر بوده ، هر وجبش اندازه شمش طلا ارزش داشت ، بجاش یه ماهه پیش تو حسابم پهن و پشکل ریختن .
زن : استغفرالله ، زبونتو گاز بگیر ، لال میشی ها . پولی که رو اون عکس امام راحله ، شده پشکل .
حاجی : یه ماه پیش دلار بود 800 تومن حالا شده 5000 تومن ، ماه بعد میشه 10 هزار تومن ، اگه پولامو رو هم بزارم نمی تونم ، ده متر از زمینای خودمو بخرم ، تازه کی زمین میفروشه . بیچاره شدم ، ای ... به قبرت بباره که گفتی آب و برق رومجانی میکنیم ، به شما خونه میدیم ، به اینها هم راضی نباشین ...
( زن انگشتش را گاز گرفت و به دور و اطرافش فوت کرد و به سرش زد حاجی قاطی کرده )
: من که ضامن بهشت و جهنمت نیستم ، برو پیش امام جمعه شکایت کن .
حاجی : کدوم امام جمعه ، ضعیفه . همونی که میلیاردها اختلاس کرده و دلارها رو تو بانک های خارجی گذاشته و بچه هاش تو آمریکا تو دیسکوها وول میخورن . اون ختم مادر قحبه هاس . تا بگی بهش غلام تو رو هم میفروشه . اون خودش این آشو برام پخته . صد تا نامه براش فرستادم . میگه دندون رو جیگر بذار همه چیز درس میشه ، کار کار استکباره . میخواد ایران اسلامی رو تحقیر کنه اما نمی دونه که اینجا مملکت امام زمانه . پول آقا برکت داره . آخه چه برکتی قرمساق . اگه پولش برکت داره چرا خودت ارث و میراثت رو تبدیل به یورو و دلار کردی . تازه سهم امام رو هم ازم گرفته . میگفت اگه ندی پولت حلال نیس . بیش از نصف از اموالمو بالا کشیده .
زن : اینقد حرص و جوش نخور ، یه خورده دندون رو جیگر بذار همه کارا دُرس میشه .
حاجی : دُرس میشه چیه زن ، تو زمینای من جسد فلان عرب که سپاهیانش به خواهران من تجاوز کردند نیس ، کلکه کلک . رفته ، این نسناس تو زمینای من بجای مقبره ویلا ساخته . اونم چه ویلاهایی ، بغل دریا . تو حالا هی برام بخیه به آبدوغ میزنی .
زن : حالا تا دیر نشده بدو یه خرت و پرتی بخر ، مردم به فروشگاه های زنجیره ای مث قحطی زده ها هجوم بردن ، دارن تمام کالا ها را میخرن . میگن تحریمه ، میخواد جنگ بشه .
( حاجی یک بسته اسکناس از جیبش در می آورد و به عکس امام نگاه میکند و میگوید:
- همه کارها زیر سر این هندی زاده هسش ، اگه گولش رو نمی خوردم ، این بلاها به سرم نمی اومد
فندکش را در می آورد و به زیر اسکناسها میگیرد و عکسش را آتش می زند و مانند دیوانه ها قهقهه میزند ) :
- پشکل یک خاصیتی برای زمین داره اما این اسکناسا حتی رنگ و بوی پهن رو هم نداره
مهدی یعقوبی
فندکش را در می آورد و به زیر اسکناسها میگیرد و عکسش را آتش می زند و مانند دیوانه ها قهقهه میزند ) :
- پشکل یک خاصیتی برای زمین داره اما این اسکناسا حتی رنگ و بوی پهن رو هم نداره
مهدی یعقوبی