۱۴۰۰ شهریور ۲۹, دوشنبه

راهرو مرگ - مهدی یعقوبی


قسمت اول     قسمت دوم     قسمت سوم

نیمه های شب بود که از راهرو جیغ نیمه تمامی بگوشم خورد.  میان خواب و بیداری چشمهایم را مالاندم. نگاهی انداختم به سیاوش و کاظم که در خوابی سنگین فرو رفته بودند. نشستم و گوش خواباندم. حس کردم در راهرو جسمی را روی زمین میکشند. تن و بدنم کمی کرخت و بی حال بود و سرم گیج میخورد.دستم را تکیه دادم به دیوار و پا شدم. با نوک پا رفتم تا سر و گوشی آب بدهم. مدتها پیش چشمم افتاده بود به درزی زیر دریچه زنگ زده در سلول. نمیدانم چه کسی آن را ایجاد کرد اما هر چه بود بدرم میخورد. پوششی را که روی روزن قرار داده بودم کنار زدم  و دزدانه نگاهی انداختم به راهرو. سلول ما در زیر پله قرار داشت و معروف به سلول اشباح. از شکاف بسیار کوچکی که در دریچه وجود داشت میشد یک سمت راهرو را که پیچ میخورد به زیر زمین و به اتاق های مرگ امتداد می یافت بخوبی دید و از آمد و شدها با خبر شد. چشم سمت راستم را چسباندم به درز و در زیر نور مرده راهرو دیدم کسی دمرو افتاده بود عینهو جسد. دو نفر پاسدار هم ایستاده بودند همانجا در کنار سلول . احساس درد در قفسه سینه کردم و یک آن دلم تیر کشید. شاید به علت استرس و صحنه ای بود که دیدم. ناله ای خفیف سر دادم. درز را پوشاندم و چند لحظه ای در زیر در قطور آهنی نشستم و منتظر شدم.

۱۴۰۰ شهریور ۱۹, جمعه

راهرو مرگ - مهدی یعقوبی

 



دریچه سلول با صدای خشک و زنگداری باز میشود. از کنار فانوس چشم میدوزم به دریچه. انگار  سوهان به اعصابم میکشند. غژغژغژ. چندشم می شود. سیاوش که خودش را زده است به خواب بمن چشمک میزند. از جایم بلند می شوم میروم به سمت در. زندانبان که گفته بود حاجی صدایش بزنم با لحن دو رگه و خشن میگوید چشم بندم را بزنم. دلم تاپ تاپ میزند. ترسی پنهانی می خزد به رگهایم. به خودم نهیب میزنم و لبانم را میجوم. این بار اما مقصد به پله های زیر زمین ختم میشود. پله ها هم که رو به پایین باشند یعنی خبرهایی شده است. پله ها که رو به زیر زمین باشند یعنی مشت و لگد در راه است. پله ها که رو به پایین سرازیر شوند یعنی پوست از تنم خواهند کند. سعی می کنم از هجوم سیل آسای افکار بی در و پیکر در ذهنم جلوگیری کنم. اما چطور و چگونه. هر چه با خودم دست و پنجه نرم می کنم و چشم غره میروم نمی شود که نمی شود. تصورات و اوهام و اندیشه ها سمج هستند و سیل آسا مرا به سوی دره های